ملت: مردم
سروری: سربلندی، عزت
تقدیر: سرنوشت
جذّاب ترین: زیباترین، دوست داشتنی ترین
مرتبه: دفعه، بار
جالب: در خور توجّه، زیبا
آهنین: از جنس آهن
خشن (صدای خشن): ناخوشایند
خُرخُر: صدای ناصاف و آزاردهنده (نام آوا، صوت)
اصلاً: به هیچ وجه، هرگز
فهرست: لیست
خیره میشدند: با دقّت نگاه میکردند
به موقع: در زمان مناسب، سرِ وقت
موریانه: با شیطنت
جلب: جذب
نچشید هام: مزه نکرده ام
متأسفانه: بدبختانه، با ناراحتی و افسوس
فرق داشت: تفاوت داشت
غلط: نادرست، ناصحیح
تحسین = تشویق: آفرین گفتن
خوشایند: دلنشین، دوست داشتنی
افکار: جمع فکر
ملاقات: دیدار با کسی
انبوه: تعداد فراوان
به سراغ او آمد: به دنبال او آمد.
سرشناس: مشهور، معروف
عصبانیت: خشم و ناراحتی
مطمئنم: اطمینان دارم، یقین دارم
نگران: مضطرب
نجوا: صحبت آرام
غرّش: صدای بلند و ترسناک
مودّبانه: همراه با ادب
مرتّباً: دائم، همیشه
بد جنس: بد ذات، بد سرشت
گونه: چهره، صورت
زمزمه: کلام زیرلبی
تاج لطفا